تصاویر | گنجینه شگفت انگیز و غیرقابل قیمت گذاری فرعون نفرین شده !
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۰۸۹۳۴
باستانشناسان موفق به کشف مقبره توت عنخ آمون شدند. این مقبره مملو از گنج ها و اشیاء ارزشمند بود و هنوز نیز پس از گذشت یک قرن توجهات بسیاری را به خود جلب میکند. به همین بهانه نگاهی به ۲۱ مورد از گنج های کشف شده در مقبره فرعون توت عنخ آمون خواهیم داشت.
ارزشمندترین گنج های پیدا شده در مقبره توت عنخ آمون ۱- نقاب مرگشاید معروفترین گنج فرعون مصر نقاب مرگ او باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقبره توت عنخ آمون دو خنجر نیز پیدا شد. یکی از آنها تیغهای آهنین داشت و دیگری از طلا بود. خنجر با تیغه آهنی کنار ران راست توت عنخ آمون بود. کارشناسان میگویند که آهن استفاده شده در این تیغه به کره زمین تعلق ندارد و از یک شهابسنگ گرفته شده است. خنجر طلایی نیز روی شکم فرعون قرار داشت.
مشخص است که هر دو خنجر استفاده شدهاند.
۳- بازی تختهایدر میان گنج های مقبره توت عنخ آمون حداقل ۴ بازی تختهای وجود دارد. صفحه و مهرههای برخی از آنها نیز از عاج فیل ساخته شده است. باستانشناسان در رابطه با بازیهای انجام شده حدسهایی میزنند؛ اما در مورد قوانین و نحوه انجام آنها مطمئن نیستند.
۴- مانکن لباسیکی از گنجینه های کمتر شناخته شده مقبره توت عنخ آمون مانکن لباس است. با توجه به اینکه فرعون چه در زمان حیات و چه برای پس از مرگ لباسهای بسیار زیادی داشت، این مانکنها برایش کارایی داشتند. ظاهرا خدمتکاران از آنها برای آویزان کردن لباسها و کمک به فرعون برای انتخاب استفاده میکردند.
۵- صندلهای طلاییمومیایی توت عتخ آمون صندلهایی طلایی به طول ۲۹.۵ سانتیمتر به پا داشت. البته وی در زمان حیات از این صندلها استفاده نمیکرد و صرفا برای مراسم تدفین او طراحی شدهاند.
۶- تابوت توتعنخآمونجسد توت عنخ آمون در سه تابوت تو در تو قرار گرفته بود که وزن آنها روی هم رفته به ۱.۳ تن میرسد. هر سه تابوت نیز فرعون مصر را با ریشی بلند و در حالی که عصای سلطنتی و شلاق در دست دارد، به تصویر کشیدهاند. تابوت بیرونی از جنس چوب طلاکاری شده است و روی عصای فرعون نیز شیشههای آبی و قرمز دیده میشوند.
تابوت دوم نیز از چوب طلاکاری شده ساخته شده است؛ اما روی آن نقش گیاههای مختلف (از جمله نیلوفر آبی) دیده میشود. تابوت سوم هم کاملا از جنس طلا است و در پارچهای پوشیده شده بود. توت عنخ آمون در این تابوت قرار داشت.
۷- تخت سلطنتی توت عنخ آموندر میان گنج های مقبره توت عنخ آمون دو تخت سلطنتی نیز یافت شدند. یکی از این تختها از آبنوس ساخته شده است و با توجه به شباهتی که به نمونههای مذهبی دارد، تخت روحانی نام گرفته است. هرچند که هیچ مدرکی مربوط به استفاده مذهبی از آن موجود نیست. دیگر تخت سلطنتی که با نام تخت طلایی شناخته میشود، تصویر توت عنخ آمون و همسرش را روی خود دارد. همچنین پایههای این تخت شبیه پاهای شیر هستند.
با توجه به اینکه اکثر مردم مصر باستان روی زمین مینشتند، صندلی یا چهارپایه یک وسیله لوکس تلقی میشد و نماد ثروت و قدرت بود.
۸- ارابههاشش ارابه در مقبره توت عنخ آمون کشف شد که دو تا از آنها به خاطر طراحی خاص با نام ارابههای حکومتی شناخته میشوند. همچنین یکی از این ارابه ها سایبانی برای در امان ماندن از آفتاب سوزان مصر داشت.
در سمت راست این ارابه تصویر شش اسیر خارجی به همراه نامهای توت عنخ آمون و همسرش به خط تصویری دیده میشوند. در کنار آنها نیز تصویر یک شاهین با بالهای گشوده وجود دارد که ظاهرا نماد حورس، خدای خورشید بوده است. طرح کلی این ارابه میخواسته نشان دهد که نه تنها مردم مصر زوج سلطنتی را دوست دارند، بلکه خدای خورشید نیز از آنها حفاظت میکند.
۹- شیپوردر زمره گنج های مقبره توت عنخ آمون دو شیپور یکی از جنس نقره و دیگری از جنس برنز وجود داشت. این دو شیپور جزء قدیمیترین سازهای بادی به جا مانده از دوران باستان هستند. جیمز تپرن در سال ۱۹۳۹ در برنامه BBC با یکی از این شیپورها موسیقی نواخت. هرچند که امروزه استفاده از آنها ممنوع است.
۱۰- آنوبیسآنوبیس یکی از خدایان مصر باستان بود که وظیفه مراقبت از مردگان را بر عهده داشت. وی معمولا با سر شغال تصویر شده است. در مقبره توت عنخ آمون نیز یک مجسمه از آنوبیس وجود داشت که از جنس چوب و طلا است.
۱۱- دیوارنگاره ازیریسدر این دیوارنگاره توت عنخ آمون در حال صحبت کردن با ازیریس، خدای جهان پس از مرگ است. فرعون مصر در زمان مرگ تنها ۱۹ سال سن داشت.
۱۲- ظرفهای مومیاییدر مقبره توت عنخ آمون ظرفهایی نیز وجود داشتند که مصریان باستان در طول فرآیند مومیایی کردن، اعضای داخلی بدن همچون کلیهها و کبد را در آن قرار میدادند.
۱۳- فنجاناین فنجان که به شکل گل طراحی شده است در میان گنج های مقبره توت عنخ آمون قرار داشت. روی فنجان به خط تصویری از خدایان خواسته شده است که به فرعون توت میلیونها سال عمر دهند.
۱۴- ظرف لوازم آرایشروی این ظرف که میان گنج های مقبره توت عنخ آمون قرار داشت، یک مجسمه شیر دیده میشود. ظاهرا حضور شیر به تسلط مصر بر دشمنانش در آسیای غربی اشاره دارد. کاربرد این ظرف احتمالا نگه داشتن لوازم آرایش بوده است.
۱۵- تندیس اوشابتیتندیسهای اوشابتی در اکثر مقبرههای مطرج مصر باستان یافت شدهاند. این تندیسها نقش خدمتکاران مرده در جهان پس از مرگ را بر عهده داشتند. خود کلمه اوشابتی هم به معنی پاسخگو است.
۱۶- تختخواب پادشاهیدر مقبره توت عنخ آمون چند تخت وجود داشتند. این تخت از جنس چوب و طلا است و در آن تصاویری از گاوها دیده میشود. گاو در فرهنگ مصر باستان به عنوان نماد حاثور، خدای باروری و عشق شناخته میشد.
۱۷- دیهیماین دیهیم که در مقبره فرعون یافت شد، طرحهایی از لاشخور و مار کبرا دارد. دیهیم توت عنخ آمون عمدتا از طلا ساخته شده؛ اما برای تزیین آن از شیشه، فیروزه، سنگ آتشفشانی آبسیدین و … استفاده شده است.
۱۸- مومیایینمیتوان از گنج های مقبره توت عنخ آمون صحبت کرد؛ اما به خود مومیایی فرعون اشاره نکرد. اگرچه اشیاء مقبره به موزههای مختلف منتقل شدهاند، اما جسد فرعون همچنان در آرامگاه خود در دره پادشاهان قرار دارد.
۱۹- شکار اسب آبیاین مجسمه کوچک که در مقبره فرعون پیدا شد، توت عنخ آمون را در حال شکار یک اسب آبی نشان میدهد. توت از بیماریهای متعددی رنج میبرد؛ اما ظاهرا در عمر کوتاه خود به شکار اسب آبی میرفته است.
۲۰- کشتی کوچکماکت یک کشتی نیز در بین گنج های مقبره توت عنخ آمون قرار دارد. این کشتی بادبانی از چوب ساخته شده و ابعاد آن برابر ۱۰ در ۲۲ سانتیمتر است. حضور کشتی میتوانسته برای کمک به فرعون در دنیای پس از مرگ و گذر از مراحل مختلف آن باشد.
۲۱- سگگ طلاییاین سگگ طلایی نیز در مقبره توت عنخ آمون قرار داشت. روی آن نیز فرعون در حال راندن ارابهاش دیده میشود.
اگرچه تاکنون گنج های زیادی از مقبره توت عنخ آمون و دیگر فرعون های مصر باستان کشف شده است، اما هنوز اسرار و رازهای ناشناخته زیادی وجود دارند که در دل خاک مدفون هستند. باستانشناسان امیدوارند که در آینده بتوانند با اکتشافات بیشتر، نسبت به جنبههای بیشتری از تمدن جذاب و شگفتانگیز مصر آگاهی پیدا کنند.
۴۱۴۱
کد خبر 1689904منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مصر باستان شناسی مقبره توت عنخ آمون دیده می شود مصر باستان ساخته شده پس از مرگ شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۰۸۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان شگفتانگیز یک معلم در«مدیر مدرسه شریعت»/ از مبارزه با بهائیت تا تربیت چوپانی که مدیر مدرسه شد
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا، کتاب «مدیر مدرسه شریعت» داستان زندگی معلم شهید محمد ترابنژاد است که رحیم مخدومی نویسنده نام آشنا و صاحب سبک کشورمان آن را نوشته و انتشارات «رسول آفتاب» آن را منتشر کرده است. به مناسبت گرامیداشت هفته مقام معلم، گپوگفتی درباره شخصیت و زندگی این معلم شهید با نویسنده این کتاب داشتیم که در ادامه با هم میخوانیم:
آقای مخدومی! در هفته بزرگداشت مقام معلم هستیم. از شما کتابی با عنوان مدیر مدرسه شریعت منتشر شده که موضوعش زندگی یک معلم شهید است. درباره این کتاب توضیح میدهید؟
کتاب «مدیر مدرسه شریعت» به معرفی یک معلم شهید به نام محمد ترابنژاد پرداخته است. شهید تراب نژاد از معلمان استان مازندران و شهرستان ساری است.
ایشان در دهه چهل معلم میشود و با توجه به اینکه فضا، فضای دوران طاغوت است کارهایی انجام میدهد که خیلی شگفتانگیز هستند و غالباً انتظار از یک شهروند جمهوری اسلامی میرود که این چنین بصیر باشد و جهادی کار کند. چون در نظام جمهوری اسلامی زمینه برای روحیه جهادی خیلی افزایش پیدا کرد. الگوها فراوان و تشویقها فراوان شد، اما در دهه چهل که خبر از اینها نبود و نه تنها خبری نبود بلکه موانع زیاد بود تا اتفاقاً شهید محمد تراب نژاد جهادی زندگی نکند.
درباره این زندگی جهادی و فعالیتهای این معلم شهید بیشتر توضیح میدهید؟
یکی از مواردی که ایشان به آن ورود پیدا میکند مبارزه با بهائیت است. او شناختی از بهائیت نداشته، اما خودش را ملزم میکند تا آشنایی پیدا کند. سراغ استاد میرود و یک گروه تشکیل میدهد و جلساتی را پای تدریس استاد مینشیند.
کتابهایی را میخواند تا به این جبهه آگاهانه ورود پیدا کند و در کار خودش انقدر حرفهای عمل میکند که حتی یک فرد را به عنوان نفوذی در میان این فرق میفرستند و این فرد هم تا انتها جلو میرود، به گونهای که برایش مشکلاتی هم ایجاد میشود. اما مثل شهید بزرگوار حسن باقری که در دوران دفاع مقدس در قلب دشمن و تا پشت جبهههای دشمن میرفت تا بتواند شناسایی درستی انجام بدهد و از این شناسایی درست برای ضربه زدن به دشمن به بهترین شکل استفاده کند، محمد تراب نژاد هم در مبارزه با بهائیت این شیوه را اتخاذ کرد و کار به جایی میرسد که ساواک مطلع میشود.
چرا برای ساواک فرقه بهاییت مهم بوده؟
بهاییت زاییده ساواک و ساواک زاییده صهیونیسم است. به همین دلیل ممانعتها از طرف ساواک شروع میشود؛ اذیتها، بازداشتها، احضارها و بازجوییها. محمد تراب نژاد در عین این فعالیتها یک معلم است و با اولین خاطرهای که برای حضور در اولین مدرسه براش رخ میدهد، نشان میدهد که معلمی را به عنوان شغل انتخاب نکرده است.
نگاه شهید تراب نژاد به معلمی اگر شغل نبود پس چه بود؟
تعبیر زیبایی معلم شهید رجایی دارد که میگوید:«اگر معلمی شغل توست رهایش کن». یعنی انتظار شهید رجایی این است که معلمی برای یک معلم عشق باشد. برای شهید ترابنژاد هم این چنین بود. برای اینکه خودش را برساند به آن مدرسهای که معلمش بود و در دوردست و در روستاهای دور افتاده قرار داشت باید با اسب و قاطر میرفت و از رودخانه عبور میکرد. خیلی سختی میکشید؛ به گونهای که یک بار گرفتار سیلاب میشود و تا آستانه مرگ پیش میرود و مدتها بابت این قضیه بیمار میشود، اما باز همچنان با عشق ادامه میدهد.
اینکه معلمی یک نوع عشق برای این شهید بوده را به چه شکلهای دیگر در رفتار و منشش بروز میدهد؟
در آن مدرسهای که ایشان مدیر میشود، مدیری نبوده است، چون تعداد افرادی که باید در مدرسه ایفای نقش میکردند، کم بودند. محمد تراب نژاد هم مدیریت داشته و هم تدریس میکرده است. این شهید از جمله افرادی نبود که بنشیند سر کلاس و هرکس ثبت نام کرده بیاد و به او درس بدهد. در روستا رصد میکرده ببیند که چه کسی باید الان سر کلاس باشد و نیست. با خانوادهها صحبت میکرد تا راضی شوند و فرزندشان را به مدرسه بفرستند.
اتفاق شیرینی که رخ میدهد این است که یکی از همین بچهها که چوپان بوده و خانواده اجازه نمیداده مدرسه بیاید با پا در میانی محمد تراب نژاد مدرسه میآید و بعد معلم میشود و مدیر میشود و همین فرد جای محمد تراب نژاد مدیر همین مدرسه میشود. خاطرات این فرد هم در کتاب مدیر مدرسه شریعت آمده است.
این مدرسه که نام کتاب هم از آن وام گرفته شده، مدرسه شریعت است؟
نه. محمد تراب نژاد با وجود همه این فعالیتها باز هم احساس میکند که این کار کم است و باید عمیقتر و ریشهایتر کار کند به همین خاطر او در دوران طاغوت یک مدرسه اسلامی به نام شریعت تأسیس میکند که نام کتاب هم برگرفته از همین مدرسه است.
او آنقدر در این مدرسه زیبا کار میکند که روسای ادارات در دوران طاغوت هم ترجیح میدهند بچههای خودشان را در مدرسه شریعت ثبت نام کنند تا در مدارس دیگر. این شهید هیئت خانگی راه اندازی میکند و با دعای ندبه، هم روی دانش آموزان هم روی معلمها کار میکند. از طرف دیگر او یک جوان بسیار شاداب، بشاش، کاری و ورزشی بوده و در ورزش کشتی قهرمان استان بوده است و همین باعث جذب افراد بسیاری به سمت او میشود.
ظاهراً این شهیددیداری هم با مقام معظم رهبری داشته است، جریان این دیدار چیست؟
بله. آوازه فعالیتهای محمد تراب نژاد به گوش مقام معظم رهبری در مشهد مقدس میرسد و یک روز اتفاقاً تشریف میبرند ساری و در مسجد جامع ساری با این شهید و جوانهایی که با او فعالیت میکردند، جلسه میگذارند و گفتگو میکنند و گزارش میگیرند. حضرت آقا جنس شناس بوده و این افراد را شناسایی و حمایت میکرده است و راجع به شهید تراب نژاد و دوستانش هم چیزهایی میشنوند که منجر به یک دیدار و یک جلسه میشود.
در ابتدای صحبتهایتان اشاره کردید که این معلم شهید اهل کار جهادی هم بوده. در این باره هم توضیح میدهید؟
همه این فعالیتها مانع از این نبود که محمد تراب نژاد به فکر محرومین و مستضعفین و کارهای جهادی نباشد. افرادی که شاید روحیه کار مبارزاتی و انقلابی ندارند، اما انسان دوست و عاطفی هستند کمک به همنوع را دوست دارند، چه برسد به شخصیتی مثل شهید تراب نژاد. این شهید افرادی با روحیه کمک به دیگران را بسیج میکند و به روستاها میروند وکارهای عمرانی برای نیازمندان انجام میدهند.
از ماجرای شهادت این شهید هم میگویید؟
شهادت محمد تراب نژاد هم مثل زندگیاش خیلی زیباست. در ایام تعطیلات نوروز که وقت استراحت معلمهاست و این ایام تعطیلات را معمولاً برای دید و بازدید و گشت و گذار سپری میکنند، محمد تراب نژاد در دورانی که انقلاب پیروز شده و دوران دفاع مقدس است و آرام و قرار ندارد و میداند رزمندههایی که در جبههها هستند، هم پدر و مادر دارند و آنها هم دید و بازدید را دوست دارند؛ بنابراین کار خیلی قشنگی انجام میدهد.
مرکبات دوستان آشنایان و باغ خودش را در چندین ماشین بار میزند و تعطیلات خودش را اختصاص میدهد به اینکه کام رزمندگان را با میوه و مرکبات شیرین کند. او این کاروان را راه میاندازد و وارد جبهه آبادان میشود، اما در آن جا هواپیمای دشمن این کاروان او بمباران میکند و محمد به شهادت میرسد. معلم شهید محمد تراب نژاد امروز برای جامعه ما الگو است؛ برای گروههای جهادی الگوست، برای معلمهای جوانی که میخواهند وارد آموزش و پرورش شوند الگوی بسیار بسیار تاثیرگذاری است.
او و معلمهایی مثل شهید ابراهیم هادی کلاسشان در چارچوب یک مدرسه و کلاس منحصر نشده بود و شاید بیشترین تأثیر این شهید و شهید ابراهیم هادی در بیرون از مدرسه روی دانش آموزان بوده یعنی همه جا معلم بودهاند نه فقط در کلاس و مدرسه. برای شهید محمد تراب نژاد در واقع جامعه کلاس درس اوست. جامعه مدرسهای است که باید ایفای نقش کند.
انتهای پیام/